دانشپژوه دکتری حقوق جزا و جرمشناسی مجتمع آموزش عالی مشهد مقدس
چکیده
سیاست جنایی، «مجموعة روشهایی است که هیئت اجتماع با توسل و بهکار بستن آنها پاسخهای مختلف به پدیده جنایی را سازمان میبخشد».(مارتی، 1395: 69) اما ساختار سیاست جنایی دارای دو رکن عمده یعنی پدیده جنایی(بزه و انحراف) و پاسخ یا راهکار هیئت اجتماع(دولت و اجتماع) است که بر چهار عنصر یا رکن اساسی نامتغیر و ثابت(بزه، انحراف، پاسخ دولت و پاسخ جامعه) استوار است. با توجه به نوع رویکرد دولت و نظام سیاسی به ارزشهای سه گانة آزادی، برابری و قدرت در هر جامعه، مدلهای چهارگانة سیاست جنایی(دولتـجامعه لیبرال، اقتدار گرا، اقتدار گرای فراگیر و جامعوی) به وجود میآید. نظام سیاسی افغانستان که برخواسته از دموکراسی و آرای جامعة آن کشور است دارای مدل سیاست جنایی جامع است. دستیابی به این نوع از مدل سیاست جنایی پس از تشکیل دولت جدید در سال 1380 و فعالیتهای گستردة نهادهای مدنی و جنبشهای حامی زنان غیر وابسته به دولت حاصل شده است، چرا که سیاست جنایی تقنینی و دولتی به تنهایی نتوانست و نمیتواند به حقوق از دست رفتة جامعه زنان افغانستان جامة عمل بپوشاند. رسیدگی به این موضوع در دو سطح پیشگیری، پشگیری خرد و کلان و سطح حمایتی هم از سوی نهادهایمدنیداخلی و هم از سوی نهادهای بینالمللیآغاز شده است.