دورکیم، بی‌هنجاری و مدرن گرایی جرائم

نوع مقاله : مقاله تخصصی

نویسنده

دکتری حقوق جزا و جرم‌شناسی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان

چکیده

فرآیند دگرگونی جامعه از نظر دورکیم به دو گونه توصیف می‌شود: مکانیکی و ارگانیکی؛ در شکل مکانیکی، به دلیل اینکه افراد گروه‌های اجتماعی به­طور عمده در شرایط یکسان زندگی می‌کنند و یک فرهنگ تبلیغ می‌گردد، میان افراد جامعه یک نوع هماهنگی و همدلی وجود دارد. در این جوامع ارتکاب جرائم بسیار کمتر از جوامع ارگانیکی است. البته دورکیم برای اینگونه جوامع، معایبی را هم ذکر می‌کند که وجود این یگانگی فرهنگی در این جوامع می‌تواند جامعه را به سمت استبداد پیش ببرد. به عقیده دورکیم ارتکاب جرم در فرآیند مدرن گری و تحول و دگرگونی جامعه از شکل مکانیکی به ارگانیکی اتفاق می‌افتد. دورکیم وجود جرم را در جوامع مکانیکی بهنجار توصیف می‌کند، چون اگر تقاضای وجدان جمعی به قدری شدید باشد که هر نوع حرکت مخالف را سرکوب کند، در این صورت فلسفه نقش مجازات، احساس اکثر افراد جامعه که به تقاضای وجدان جمعی پاسخ مثبت می‌دهند و پای‌بندی به ارزش‌های اخلاقی از خود نشان می‌دهند و مجرمان و خاطیان را نکوهش می‌کنند و خودشان را دارای فضیلت می‌بینند، دچار اشکال خواهد گردید. از طرفی در جامعه‌ای که هیچ جرمی وجود ندارد، امکان هرگونه تغییر و تحول نیز به‌تبع آن از بین خواهد رفت. با وجود تحلیل­های دورکیم از نقش جرم در جوامع مکانیکی و آسیب‌زا بودن آن در جامعه ارگانیکی ارزیابی‌های وی با مشکلاتی همراه است. به خصوص پیش­بینی‌های وی در خصوص جوامع مکانیکی و ارگانیکی. یافته­های جرم ­شناسان پیش‌بینی‌های دورکیم را در موارد زیادی مورد تأیید قرار نداده‌است. از این منظر تحلیل­های نقش‌آفرینی جرم توسط دورکیم در تئوری تقسیم جامعه به مکانیکی و ارگانیکی با نارسایی‌هایی همراه است که در این نوشته به آن موارد پرداخته شده است.

کلیدواژه‌ها